loading...
وکالت
یگانه بازدید : 33 چهارشنبه 14 آبان 1399 نظرات (0)

ماده ۶۲ ـ محکومیت قطعی کیفری در جرایم عمدی به شرح ذیل، محکوم علیه را از حقوق اجتماعی محروم می

 

نماید و پس از انقضا مدت تعیین شده و اجرای حکم رفع اثر می گردد:

محکومان به قطع عضو در جرایم مشمول حد، پنج سال پس از اجرای حکم. ۲ ـ محکومان به شلاق در جرایم مشمول حد، یک سال پس از اجرای حکم.

محکومان به حبس تعزیری بیش از سه سال، دو سال پس از اجرای حکم. تبصره ۲ ـ چنانچه اجرای مجازات اعدام به جهتی از جهات متوقف شود در این صورت آثار تبعی آن پس از انقضای هفت سال از تاریخ توقف اجرای حکم رفع می شود. تبصره ۳ ـ در مورد جرایم قابل گذشت در صورتی که پس از صدور حکم قطعی با گذشت شاکی یا مدعی خصوصی اجرای مجازات موقوف شود اثر محکومیت کیفری زایل میگردد.

تبصره ۴ـ عفو مجرم موجب زوال آثار مجازات نمی شود مگر این که تصریح شده باشد. تبصره ۵ـ در مواردی که عفو مجازات آثار کیفری را نیز شامل می شود همچنین در آزادی مشروط، آثار محکومیت پس از گذشت مدت مقرر از زمان آزادی محکوم علیه رفع می گردد. همچنین محکومیتهای کیفری موثر که سبب محرومیت از برخی حقوق اجتماعی همچون استخدام می شوند بشرح ذیل می باشند:

محکومیت به حد.

محکومیت به قطع نقص عضو.

محکومیت لازم الاجرا به مجازات حبس از یک سال به بالا در جرائم عمدی .

محکومیت به جزای نقدی به مبلغ دو میلیون ریال و بالاتر.

سابقه محکومیت لازم الاجرا دو بار یا بیشتر به علت جرم های عمدی مشابه با هر میزان مجازات. جرم های سرقت، کلاهبرداری، اختلاس، ارتشا، خیانت در امانت جز جرم های مشابه محسوب می شوند.

بنابراین اگر محکومیت افراد بغیر از موارد فوق باشد نمی توان فرد را از حقوق اجتماعی محروم نمود.

از بین بردن سوء پیشینه ی کیفری

سوء پیشینه و محکومیت کیفری مؤثر هدف آرمانی مورد انتظار از مجازات ها، باز اجتماعی شدن مجرم است، مجرمی که به لحاظ برخی کاستی ها و معضلات در محیط زندگی خود و به دلیل نیاز ها یا کج اندیشی ها، خواسته یا ناخواسته در وادی مجرمانه پا گذاشته است و به دنبال از بین بردن سوء پیشینه است. فطرت بشر پاک و سرشت اوالهی است و به این دلیل از سوی خداوند متعال به عنوان «اشرف مخلوقات» خوانده شده است. چنانچه انسان در ادامه زندگی راه تبهکاری را پیش گیرد، این به این معنا نیست که وی فطرتاً مجرم زاده شده است، بلکه عوامل محرکی در محیط زندگی، زمینه ارتکاب جرم را برای وی فراهم می کند و با این اوصاف تقسیم مجرمان به بالفطره «مادرزادی» و … که در جرمشناسی غربی رایج است، با آموزه های دینی ما مطابقت نداردو اهمیت آسیب شناسی این عوامل در این است که با شناخت و کشف این عوامل می توان بستر ارتکاب جرم را از بین برد و به اصطلاح جرم را در نطفه خفه و شرایط زندگی مناسب را برای وی فراهم کرد.

 

طبیعی است پس از ایجاد این شرایط می توان از افراد جامعه رعایت قوانین و مقررات را با اعلام خطوط قرمز انتظار داشت و در صورت تجاوز از خطوط قرمز اعلامی با پیش بینی راهکارهای تنبیهی و اصلاحی و اعمال قطعی و حتمی آن که همان مجازات است، اوضاع را به حالت اول باز گرداند و اینجاست که بحث «اعاده حیثیت» و «باز اجتماعی شدن مجرم» مطرح می شود. خداوند متعال در قرآن کریم و دیگر آموزه های دینی، انسان ها را از ارتکاب گناه برحذر داشته است و گناهکاران را با ابزارهایی برای بازگشت به پاکی نوید داده و برای نیل به این هدف، در «توبه» را گشوده است و از این طریق به انسان گناهکار فرصت داده تا جبران مافات کند و بروشنی و بارها اعلام شده که این به دلیل سرشت پاک انسانی است و نشان می دهد چنانچه در اجتماع به فرد بزهکار نیز فرصت کافی داده شود، به اجتماع باز می گردد و چه بسا در آینده فرد مفید و کارآمدی برای جامعه باشد. پس مجازات بزهکار به معنی طرد همیشگی اونیست، بلکه به منظور اصلاح و درمان انجام می شود. مجرم دردوره اعاده حیثیت، همچون بیمار در دوره پس از درمان (نقاهت) است و باید به وی امیدوار بود و با دادن فرصت کافی، شرافت و عزت انسانی وی را احیا کرد و او را از شر شیطان به دور داشت و شرایط یک زندگی ساده که کمترین حق وی در مقام یک شهروند است برای او و خانواده اش فراهم کرد.

با این مقدمه می خواهیم در این نوشتار به سؤالات زیر پاسخ دهیم:

چه جرایم و مجازات هایی و در چه شرایطی مجرم را از حقوق اجتماعی محروم می کند؟

مدت زمان محرومیت از حقوق اجتماعی چقدر است؟

چه فرقی بین محکومیت کیفری مؤثر و آثار آن و سوء پیشینه کیفری وجود دارد

چه زمانی مجرم به اجتماع باز می گردد؟ الف) انواع مجازات ها در حقوق عرفی در پاسخ به این پرسش ها باید گفت: مجازات ها در قانون مجازات اسلامی به حدود و قصاص، دیات، تعزیرات و مجازات های بازدارنده تقسیم می شوند.

این تقسیم بندی غیر از انواع مجازات ها در حقوق عرفی است. مجازات ها در حقوق عرفی به مجازات های اصلی، تکمیلی و تبعی تقسیم می شوند.

مجازات اصلی:

مجازاتی است که قانونگذار برای جرم معین مقرر کرده و اجرای آن به موجب حکم قطعی دادگاه امکانپذیر و ممکن است یک نوع یا بیش تر باشد.

مجازات تکمیلی از بین بردن سوء پیشینه:

این مجازات به مجازات تتمیمی نیز معروف است. این مجازات به مجازات اصلی افزوده می شود و باید در حکم دادگاه قید شود و به تنهایی نمی تواند مورد حکم قرار گیرد. چنانچه به تنهایی مورد حکم قرار گیرند مجازات اصلی هستند نه تکمیلی. این مجازات ممکن است اجباری باشد مانند ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی یا ممکن است اختیاری باشد مانند ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی. در هر صورت نوع و میزان آن باید در حکم دادگاه قید شود.

این مجازات، منحصر در سه نوع از مجازات هاست که عبارتند از:

محرومیت از حقوق اجتماعی، منع در اقامت در محل معین و اقامت اجباری در محل معین.

مجازات تبعی:

برای از بین بردن سوء پیشینه مجازات هایی هستند که به تبع محکومیت بر مجرم تحمیل می شود و هیچ وقت در حکم دادگاه قید نمی شود. این مجازات ها نیز مانند مجازات های قبل به موجب قانون بر مجرم تحمیل می شوند و در ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی مقرر شده اندو برای از بین بردن سوء پیشینه است. این ماده از بین بردن سوء پیشینه مقرر کرده محکومیت قطعی کیفری در جرایم به این شرح محکوم علیه را از حقوق اجتماعی محروم می کند و پس از انقضای مدت تعیین شده و اجرای حکم رفع اثر می شود.

محکومان به قطع عضو در جرایم مشمول حد ۵ سال پس از اجرای حکم.

محکومان به شلاق در جرایم مشمول حد یک سال پس از اجرای حکم

محکومان به حبس تعزیری بیش از ۳ سال، دو سال پس از اجرای حکم.

نخست: فقط جرایمی که مستوجب مجازات های مقرر در ماده گفته شده هستند، محکوم علیه را از حقوق اجتماعی محروم می کنند، پس جرایم مستوجب شلاق تعزیری، جزای نقدی (با هر میزان) و جرایم مستوجب حبس تعزیری و بازدارنده ۳ سال یا کمتر از آن، تبعید، قصاص نفس (در صورت توقف اجرا) و قصاص عضو نمی تواند محکوم علیه را از حقوق اجتماعی محروم کند. اضافه می شود چنانچه اجرای مجازات اعدام به دلیلی متوقف شود، حسب تبصره ۲ همین ماده آثار تبعی آن پس از انقضای هفت سال از تاریخ توقف اجرا رفع می شود. گذشت در جرایم قابل گذشت نیز موجب موقوف شدن اجرای مجازات شده از همان زمان اعلام گذشت آثار کیفری نیز از بین می رود ( تبصره ۳ ماده ۶۲ مکرر)ثانیاً: محکومیت موضوع ماده اشعاری باید قطعی و لازم الاجرا باشد، یعنی حکم صادره یا باید از ابتدا غیر قابل تجدید نظر یا قابل تجدید نظر باشد، ولی در مهلت مقرر قانونی (۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رأی) تجدید نظر خواهی از آن رأی نشده باشد یا در مهلت قانونی تجدید نظر خواهی بشود، ولی دادگاه تجدید نظر حکم بدوی را تأیید کرده باشد یا دادگاه تجدید نظر با نقض رأی بدوی مبادرت به صدور حکم کند. پس محکومیت قطعی کیفری مورد نظر قانونگذار است نه محکومیت نهایی که با طی طرق عادی و فوق العاده تجدید نظر حاصل می شود. ثالثاً: محکومیت قطعی کیفری باید اجرا شده باشد. بدون اجرای حکم به هر دلیلی نمی توان از امتیازات این ماده استفاده کرد، اجرای حکم هم باید به صورت کامل باشد نه در حد شروع. رابعاً: پس از اجرای حکم وفقط پس از طی مهلت های مقرر در ماده گفته شده محکوم علیه از حقوق اجتماعی محروم خواهد بود. طبیعی است پس از انقضای این مهلت ها حسب مورد مجرم اعاده حیثیت پیدا خواهد کرد و در واقع به اجتماع باز خواهد گشت و پس از انقضای آن مهلت ها نمی توان مجرم را از حقوق اجتماعی محروم کرد و مانع استخدام وی در ادارات دولتی شد. خامساً : از منطوق و مفهوم ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی استنباط می شود که محرومیت از حقوق اجتماعی فقط مجازات تبعی جرایم عمدی از نوع مقرر در قانون است و محکومان به جرایم غیر عمدی این محدودیت ها را ندارند. البته محکومیت مندرج در حکم قاضی مورد نظر قانون است نه مجازات قانونی جرم. از این تحلیل نتیجه گرفته می شود که فقط جرایم مستوجب مجازات های مندرج در ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی تحت شرایط اعلامی و در مهلت مقرر در این ماده حسب مورد، مجرم را از حقوق اجتماعی محروم می کند و اثر این ماده فقط محرومیت از حقوق اجتماعی در مهلت های اعلامی است و غیر از این اثر دیگری ندارد. در اصطلاح موضوع این ماده به «سوءپیشینه کیفری» مربوط می شود. ب) مجازات تبعی در قانون مجازات اسلامی برای پاسخ دادن به سؤال دوم ابتدا حقوق اجتماعی راتعریف می کنیم: با توجه به تبصره ۱ ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی،حقوق اجتماعی عبارت است از؛ حقوقی که قانونگذار برای اتباع کشور جمهوری اسلامی ایران و دیگر افراد مقیم در قلمرو حاکمیت آن منظور کرده و سلب به موجب قانون یا حکم دادگاه صالح است، از قبیل:

حق انتخاب شدن در مجلس شورای اسلامی، خبرگان وعضویت در شورای نگهبان و انتخاب شدن به ریاست جمهوری.

عضویت در انجمن ها، شوراها و جمعیت هایی که اعضای آن به موجب قانون انتخاب می شوند.

عضویت در هیأت های منصفه و امنا.

اشتغال به مشاغل آموزشی و روزنامه نگاری.

استخدام در وزارتخانه ها، سازمان های دولتی، شرکت ها، مؤسسه های وابسته به دولت، شهرداری ها، مؤسسه های مأمور به خدمات عمومی، اداره های مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان و نهادهای انقلابی

وکالت دادگستری وتصدی دفاتر اسناد رسمی و ازدواج وطلاق و دفتریاری.

انتخاب شدن به عنوان داوری و کارشناسی در مراجع رسمی

استفاده از نشان و مدال های دولتی و عناوین افتخاری گفتنی است محرومیت از حقوق اجتماعی در قوانین دیگر نیز پیش بینی شده است مانند قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح، قانون مبارزه با مواد مخدر، قانون وکالت و … پاسخ دادن به سؤالات دیگر منوط به بررسی و تحلیل ماده واحد، قانون تعریف محکومیت های مؤثر در قوانین جزایی مصوب ۱۳۶۶‎/۷‎/۲۶و اصلاحی ۱۳۸۲‎/۵‎/۲۸و لازم است ارتباط ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی و ماده واحده گفته شده مشخص شود. ج) مقایسه ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی با ماده واحده قانون تعریف محکومیت های کیفری مؤثر به موجب ماده واحده اشعاری

مراد از محکومیت های کیفری مؤثر گفته شده در قوانین جزایی مصوب مجلس شورای اسلامی عبارت اند از:

محکومیت به حد

محکومیت به قطع یا نقص عضو

محکومیت لازم الاجرا به مجازات حبس از یک سال به بالا در جرایم عمومی

محکومیت به جزای نقدی به مبلغ بیست میلیون ریال و بالاتر (اصلاحی سال ۱۳۸۲(

سابقه محکومیت لازم الاجرا دو بار یا بیش تر به علت جرم های عمدی با هر میزان مجازات در تطبیق ماده ۶۲ مکرر و ماده واحد یاد شده می توان گفت: این ماده واحده در مقام تعریف محکومیت های کیفری مؤثر و فقط در بندهای (۳) و (۴) قطعی و لازم الاجرا بودن حکم موردنظر است. در دیگر موارد این شرط قید نشده است و با توجه به اصلاحیه مورخ ۱۳۸۲‎/۵‎/۲۸و منطوق و مفهوم ماده واحده و جمع آن با دیگر مقررات بویژه ماده ۶۲ مکرر هنوز نسخ نشده و لازم الاجراست.

در این ماده واحده، صحبت از محرومیت از حقوق اجتماعی در میان نیست و فقط تعریف محکومیت های کیفری مؤثر از طریق احصای مصادیق موردنظر است. درباره نحوه جمع و تحلیل این دو مقرره دو نظر ارائه شده است: نظر اول: ماده واحده فقط از حیث رعایت مقررات مربوط به تکرار جرم یا تعلیق مجازات که از بین بردن سوء پیشینه کیفری مؤثر مرتکب می تواند در رعایت مقررات تشدید یا تعلیق مجازات یا آزادی مشروط تأثیر داشته باشد، کاربرد دارد و از حیث محرومیت از حقوق اجتماعی و از بین بردن سوء پیشینه کیفری موجب محرومیت از حقوق اجتماعی ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی کاربرد خواهد داشت و نتیجه جمع این دو مقرره این خواهد بود که با انقضای مواعد گفته شده در ماده ۶۲ مکرر، مجرم حیثیت اجتماعی پیدا کرده و به اجتماع بازخواهد گشت و از حقوق اجتماعی برخوردار خواهد بود،ولی محکومیت کیفری از سجل کیفری وی زدوده نخواهد شد و اثر آن به دلیل رعایت مقررات تکرار جرم، تعلیق مجازات و تشدید و تخفیف آن به قوت خود باقی خواهد ماند.

نظر دوم:

 

این نظر ضمن تأیید قسمت صدرنظر قبلی بیان می دارد، با اعاده حیثیت همه آثار محکومیت کیفری زدوده می شود و این محکومیت ها به دلیل تکرار، تعلیق و تشدید نیز محسوب نخواهد شد. این آرا درباره نظرهای اعلام شده در بالا قابل توجه است: حکم شماره ۹۵۳۸‎/۱۲۵۱-۱۳۱۶‎/۵‎/۳۱شعبه دوم دیوان عالی کشور «اعاده حیثیت از اموری است که به خودی خود و بدون احتیاج به حکم دادگاه حاصل می شود و محو کردن آثار محکومیت نیز از سجل کیفری در ظاهر امری اداری است نه قضایی و موقوف به صدور حکم از دادگاه نیست». حکم شماره ۱۶۴۸-۱۳۱۸‎/۷‎/۱۷شعبه سوم دیوان عالی کشور « با اعاده حیثیت، فرد به تمام شئون و وضع سابق خود نائل می شود». نظر مشورتی شماره ۷‎/۷۹۹۵-۱۳۷۹‎/۸‎/۱۶ «سابقه محکومیت مؤثر چه درباره ماده واحده تعریف محکومیت های مؤثر و چه درباره قانون مجازات اسلامی (ماده ۶۲ مکرر) مربوط به آزادی مشروط و تکرار جرم و تعلیق اجرای مجازات است نه محرومیت از حقوق اجتماعی گفته شده در ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی و این دو مقرره ناسخ هم نیستند».

فایده عملی و کاربردی بحث از بین بردن سوء پیشینه و اعاده حیثیت جنبه کاربردی فراوان دارد که به چند نمونه از آن مباحث از بین بردن سوء پیشینه اشاره می شود:

در پرونده های کیفری یکی از مهم ترین دستورهای قضات تحقیق (دادیار و بازپرس) اخذ سوابق کیفری متهمان است. این دستور قضایی از جنبه های مختلف کاربرد دارد. یکی این که در پرونده شخصیتی متهم درج می شود و شناخت قاضی را از متهم راحت تر می کند. دوم این که ممکن است این سوابق در کشف جرم و صدور قرار تأمین کیفری خاص و در نهایت نوع و شدت مجازات تأثیر بگذارد، زیرا حسب ماده ۳۵ قانون آئین دادرسی کیفری، چنانچه متهم حداقل یک فقره سابقه محکومیت قطعی یا دو فقره یا بیش تر سابقه محکومیت غیرقطعی به علت ارتکاب هر یک از جرایم سرقت، کلاهبرداری، اختلاس، ارتشا، خیانت در امانت و جعل و استفاده از سند مجعول را داشته باشد با رعایت قیود بند (د) ماده ۳۲ همان قانون صدور قرار بازداشت موقت الزامی است.

استخدام در اداره های دولتی و داشتن حقوق اجتماعی مستلزم این است که فرد دارای سوء پیشینه کیفری نباشد و در این باره باید گواهی از بین بردن سوء پیشینه ارائه کند.

در شق ۶ بند (م) ماده ۳ قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب (دادسراها) درج سابقه محکومیت کیفری در کیفرخواست از وظایف دادستان اعلام شده و طبیعی است در رأی صادر شده از سوی قاضی نیز از لحاظ شدت و ضعف مجازات و رعایت تأسیسات حقوقی در جهت اصل فردی کردن مجازات ها تأثیر خواهد گذاشت.

حال پرسش این است که آیا سابقه محکومیت قابل استناد در بند ۱ و ۳ گفته شده با سابقه محکومیت قابل استناد در بند (۲) یکسان است یا متفاوت؟ از بین بردن سوء پیشینه به چه صورت است؟

رویه حاضر نشان می دهد، هر وقت دستور قضایی مبنی بر استعلام سوابق کیفری متهمان صادر می شود در پاسخ به آن فقط تصویری از کلاسه انگشت نگاری به عمل آمده از متهم با اعلام سوابقی از متهم در پشت آن ارسال می شود و اغلب قرارهای تأمین کیفری صادر شده در پرونده ها به عنوان سابقه کیفری برای متهم از سوی اداره تشخیص هویت اعلام می شود و مواردی نیز دیده شده که قرار تأمین کیفری صادر شده در یک پرونده در همان پرونده برای متهم به عنوان سابقه اعلام شده است. حال آن که منظور قانونگذار از سابقه کیفری و آنچه موضوع دستور قاضی است همان محکومیت کیفری مؤثر موضوع ماده واحده سال ۱۳۶۶ است که برای تشدید، تخفیف، تعلیق و آزادی مشروط و عفو تأثیر دارد ولی گواهی عدم سوءپیشینه مورد درخواست ادارات دولتی در استخدام ها، نداشتن سابقه کیفری موضوع ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی است که فقط برای محرومیت از حقوق اجتماعی از جمله استخدام در ادارات دولتی مؤثر است. نتیجه گیری متأسفانه در اعلام سوابق کیفری متهمان و نیز ارائه گواهی عدم سوء پیشینه کیفری یا وجود آن سیستم منظم و حساب شده دیده نمی شود و عملاً حتی بازداشت تحت قرار تأمین کیفری که ممکن است متهم در نهایت برائت اخذ کرده باشد هنوز از بین بردن سوء پیشینه اعلام می شود و فراتر از این باید گفت اصلاً مرجع پاسخگویی به سوءپیشینه و سابقه کیفری با وجود اداره سجل کیفری با توجه به وظایف قانونی نمی تواند اداره تشخیص هویت باشد و تا زمانی که این نحوه اقدام ادامه دارد و چاره اندیشی در ساماندهی این امور نشود، مشکل همچنان باقی خواهد ماند. امروزه این موضوع موجبات سردرگمی افراد را فراهم و مشکلات اساسی برای آنها ایجاد کرده و نتیجه صحیح و قانونی براحتی به دست نمی آید یا مدت ها به طول می انجامد و افراد جامعه بسیاری از امتیازات اجتماعی را از دست می دهند و لازم است اداره سجل کیفری برای پاسخگویی صحیح به این استعلامها (چه از بعد اعلام سوابق کیفری متهمان از باب محکومیت کیفری مؤثر و چه از بعد ارائه گواهی عدم سوء پیشینه کیفری) نهادینه و قانونمد شود و رسالت قانونی خودش را شناسایی و در آن چارچوب اقدام کند تا از تبعات احتمالی پاسخ های غلط از جمله فروپاشی خانواده ها، سرخوردگی افراد در گروه همسالان و افسردگی ناشی از ترک تحصیل و بیکاری جوانان جلوگیری به عمل آید و تکلیف قضات نیز برای استعلام از مرجع واحد و مشخص و ضابطه مند معین شود و این یکی از مصادیق تأمین حقوق شهروندی و از حقوق اساسی هر فرد ایرانی است.

 

یگانه بازدید : 102 دوشنبه 05 آبان 1399 نظرات (0)

مجازات افرادی که با پیامک ایجاد مزاحمت میکنند : افرادی همیشه از ما سوال میپرسند که در فحاشی و توهین پیامکی آیا میتوان پیگیری کرد و پیگیری به جایی میرسد؟این پیگیری چقدر طول میکشد؟هزینه وکیل چقدر است؟ز جا باید شکایت خود را ابراز کنیم؟مجازات افرادی که در پیامک فحاشی میکنند چقدر می باشد ؟ جواب این سوال را به طور مختصر در زیر توضیح داده ایم ، اما برای بهتر متوجه شدن و توضیح کامل لطفا با شماره ۰۹۱۵۲۴۹۱۰۴۰ در تماس باشید تا وکیل به شما راهنمایی های لازم را بکند

در قانون ما مجازات افرادی که با ارسال پیام های توهین آمیز چه در فضای مجازی تلگرام و اینستاگرام و واتس آپ و بقیه پیام رسان ها و چه در پیامک اس ام اسی این گونه تعیین شده است :
مستند به ماده ۶۴١ قانون مجازات اسلامی:
هر کس با دستگاه تلفن یا سایر دستگاه های مخابراتی برای دیگران ایجاد مزاحمت کنند علاوه بر ایجاد مقررات خاص شرکت مخابرات مرتکب به حبس از یک ماه تا شش ماه محکوم خواهد شد.
حکم این ماده مربوط به تلفن ثابت و همراه اعم از اینکه : همراه اول، ایرانسل یا هر شرکت دیگری باشد قابل تسری است.
همچنان که مزاحمت تلفنی سایر مشترکین به راحتی قابل پیگیری است، مشترکین ایرانسل نیز به راحتی قابل تعقیب هستند.

البته به کلیه دارندگان سیم کارت های ایرانسل توصیه می گردد که سیم کارت تلفن خود را در اختیار دیگران قرار ندهند و در صورت گم شدن سیم کارت فوراً مراتب را به شرکت ایرانسل اطلاع دهند.

پس دقت داشته باشید مزاحمت ایجاد کردن برای دیگران و فحاشی کردن در پیامک و یا در هنگام صحبت تلفنی برای دیگران جرم محسوب شده و مجازات آن مستند به ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی به حس از یک ماه تا شش ماه طبق نظر قاضی میتوان محکوم شد

همچنین اگر برای شما سوال است که ضبط مکالمات شما و صدای شما و استراق سمع چه جرمی دارد میتوانید تا پایان این مقاله همراه ما باشید.

شنود و استراق سمع چیست و چه مجازاتی دارد

شنود مکالمات جرم است و هیچکس مجاز به اینکار نیست و مرتکب مطابق قانون به حبس یا جزای نقدی محکوم خواهد شد.
مطابق ماده ۱۵۰ قانون آیین دادرسی کیفری ، کنترل و شنود تماس های تلفنی ممنوع است ، مگر با موافقت رییس کل دادگستری استان و در مواردی که به امنیت داخلی و خارجی کشور مربوط باشد و یا برای کشف جرایمی که در آن مجرم به مجازاتهایی مثل اعدام یا حبس ابد محکوم میشود، لازم باشد.
ضبط کردن صدا یک اماره(نشانه) است و علی القاعده دلیل محکمه پسندی (بسته به نظر قاضی پرونده ) در دادگاه محسوب نمی شود ، مگر اینکه در کنار دلایل مستدل دیگری به دادگاه ارائه شود

 

برای اطلاعات بیشتر و ارتباط با وکیل در مشهد با شماره دادپلاس در تماس باشید – ارتباط با ما از طریق اینستاگرام کلیک کنید.

یگانه بازدید : 27 دوشنبه 05 آبان 1399 نظرات (0)

صدور رای وحدت رویه درباره امکان پرداخت حقوق و مزایای کارکنان طرحی از محل بودجه جاری دستگاه های اجرایی

 

رای وحدت رویه درباره امکان پرداخت حقوق و مزایای کارکنان

 

🔹شماره دادنامه : ۸۱۹ – ۸۲۰
🔹تاریخ دادنامه : ۱۳۹۹/۶/۲۵
🔹شماره پرونده: ۹۹۰۰۲۸۸ و ۹۹۰۰۲۴۵

رای وحدت رویه درباره امکان پرداخت حقوق و مزایای کارکنان : مطابق رأی وحدت رویه شماره ۳۰۱ تا ۳۰۸- ۲۳؍۲؍۱۳۹۹ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، تبدیل وضعیت نیروهای طرحی به قرارداد کارمعین ممنوع می باشد و «صرف نیاز دستگاه اجرایی یا به کارگیری نیروهای طرحی در مشاغل اداری و پستهای سازمانی در دستگاه های اجرایی هیچ گونه حق مکتسب یا مجوزی برای تبدیل وضعیت استخدامی آنها به وجود نمی آورد»؛ همچنین برابر رأی وحدت رویه شماره ۵۲۴- ۱۰؍۴؍۱۳۹۹ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به کارگیری کارمندان قراردادی در دستگاه های اجرایی مستلزم رعایت شرایطی از جمله اخذ تأییدیه از سازمان اداری و استخدامی کشور و حداکثر تا ۱۰ درصد پست های سازمانی، بدون تعهد استخدامی و در سقف اعتبارات مصوب است و صرف اعلام نیاز یا به کارگیری افراد از سوی دستگاه اجرایی و یا انعقاد قرارداد با آنان بدون رعایت شرایط مزبور و اخذ مجوز از سازمان اداری و استخدامی، حق مکتسب یا مجوزی برای کارمند و به تبع آن صدور شناسه کارمندی به وجود نمی‌آورد،

بنابراین با توجه به اینکه به کارگیری نیروهای طرحی خارج از مقررات قانون مدیریت خدمات کشوری بوده و پرداخت حقوق و مزایای آنها از محل تأمین اعتبار اختصاص یافته جهت اجرای طرح می‌باشد و متفاوت با کارکنان قراردادی و رسمی و پیمانی هستند که از محل اعتبارات جاری حقوق دریافت می نمایند، بنا به مراتب فوق، نتیجتاً دادنامه های صادره مبنی بر رد شکایت در حدی که متضمن این استدلال می باشد صحیح و منطبق با موازین قانونی است. این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است.

 

مطالبی که شاید برای شما مفید باشد :

 

برای ارتباط با وکیل در مشهد با ما در تماس باشید.۰۹۱۵۲۴۹۱۰۴۰ – ارتباطبا ما از طریق اینستاگرام

یگانه بازدید : 62 دوشنبه 31 شهریور 1399 نظرات (0)

 

دادخواست التزام ورثه متوفی به تنظیم سند رسمی انتقال بدون وجود گواهی

خواهان 

خوانده :وکیل یا نماینده قانونی

تعیین خواسته و بهای آن : صدور حکم بر الزام خواندگان به حضور در دفتر خانه و تنظیم سند رسمی پلاک ثبتی ... مقوم بر ... با احتساب کلیه خسارات قانونی

دلایل و منضمات دادخواست : 1- فتوکپی مصدق بیع نامه مورخ ... 2-فتوکپی مصدق استشهادیه مبنی بر فوت متوفی 3-معاینه محل ، 4-تحقیق محلی 5-استعلام ثبتی

ریاست محترم مجتمع قضایی / دادگستری

با سلام و دعای خیر – احتراما تصدیع میدهد : اینجانب به موجب بیع نامه پیوست ششدانگ یک باب منزل مسکونی دارای پلاک ثبتی .. واقع در خیابان ... کوچه ... بخش ... شهرستان .... را از مورث خواندگان خریداری نموده ام و خانه موصوف در حال حاضر در تصرف اینجانب می باشد حالیه با مراجعات مکرر به خواندگان از حضور در دفتر خانه و تنظیم سند رسمی استنکاف می ورزند .

لذا با تقدیم این دادخواست و استشهادیه پیوست که دلالت بر فوت مورث خواندگان دارد مستندا به مواد 10 و 219 و 220 قانون مدنی و مواد 198 و 519 قانون ایین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی صدور حکم بر الزام خواندگان به حضور در دفترخانه و تنظیم رسمی پلاک ثبتی... با احتساب کلیه خسارات قانونی مورد استدعاست .

با تقدیم احترام مجدد

نام و نام خانوادگی

امضا و اثر انگشت

ارتباط با وکیل در مشهد با شماره گیری 09152491040

یگانه بازدید : 36 شنبه 29 شهریور 1399 نظرات (0)

مراحل طلاق با وکالت طلاق به این صورت است که در طلاق مثلا زوجه ، بایستی با وکالت خود برای شوهر وکیل دادگستری انتخاب کند و این طور نیست که به تنهایی بتواند به وکالت از همسر دادخواست طلاق بدهد وکیل دادگستری به عنوان وکیل با واسطه شوهر به همراه زوجه یا وکیل او دادخواست طلاق توافقی از طریق دفتر خدمات قضایی تقدیم دادگاه میکنند و با این توضیح نیازی به حضور شوهر در مراحل طلاق توافقی نیست و فقط زوجه محبور است که از جانب شوهر وکیل طلاق توافقی تعیین نماید .

در طلاق توافقی از طریق وکالت در مشهد – وکالت در طلاق حقوق مالی و غیر مالی زن از جمله مهریه ، نفقه ، و حاضنت فرزندان بستگی کامل به آنچه شوهر در وکالت اعطا کرده دارد و به عبارت دیگر حدود اختیارات مندرج در وکالتنامه است که مشخص میکند زوجه علاوه بر طلاق میتواند تمام یا قسمتی از مهریه خود را وصول کند و یا مجبور است تمام آن را در قبال طلاق بذل کند .

 

قانون الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر

مصوب 12/7/1396

ماده واحده – یک ماده به شرح زیر به عنوان ماده (45) به قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب 3/8/1367 و اصلاحات بعدی آن الحاق و شماره ماده 45 قانون به ماده 56 اصلاح میگردد

ماده 45 – مرتکبان جرائمی که در این قانوندارای مجازات اعدام یا حبس ابد هستند در صورت احراز یکی از شرایط ذیل در حکم مفسد فی الارض می باشند و به مجازات اعدام و ضبط اموال ناشی از مواد مخدر یا روانگردان محکوم و در غیر این صورت حسب مورد ( مشمولین اعدام ) به حبس درجه یک تا سی سال و جزای نقدی درجه یک تا دو برابر حداقل آن و (مشمولین حبس ابد ) به حبس و جزای نقدی درجه دو و در هر دو مورد به ضبط اموال ناشی از جرائم مواد مخدر و روان گردان محکوم می شوند :

الف – مواردی که مباشر جرم و یا حداقل یکی از شرکا حین ارتکاب جرم سلاح کشیده یا به قصد مقابله با ماموران ، سلاح گرم و یا شکاری به همراه داشته باشند .

منظور از سلاح در این بند ، سلاح سرد و سلاح و مهمات موضوع قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیز مجاز مصوب 7/6/1390 می باشد .

ب- در صورتی که مرکتب نقش سر دستگی (موضوع ماده 130 قانون مجازات اسلامی مصوب 1/2/1392) یا پشتیبان مالی و یا سرمایه گذار را داشته یا از اطفال و نوجوانان کمتر از هجده سال یا مجانین برای ارتاب جرم استفاده کرده باشد .

پ- مواردی که مرتکب به علت ارتکاب جرائم موضوع این قانون ، سابقه محکومیت قطعی اعدام یا حبس ابد یا جبس بیش از پانزده سال داشته باشد .

ت-کلیه جرائم موضوع ماده 4 این قانون مشروط بر این که بیش از پنجاه کیلوگرم باشد و مواد موضوع ماده 8 این قانون مشروط بر این که بیش از دو کلیوگرم باشد و در خصوص سایر جرائم موضوع ماده 8 در صورتیکه بیش از سه کیلوگرم باشد . اجرای این بند نسبت به مرتکبان ، متهمان و مجرمان قبل از لازم الاجرا شدن این ماده منوط به داشتن یکی از شرایط بند های الف ، ب یا پ نیز می باشد

تبصره – در مورد جرائم موضوع این قانون که مجازات حبس بیش از پنج سال دارد در صورتی که حکم به حداقل مجازات قانونی صادر شود ، جز در مورد مصادیق تبصره ماده 38 ، مرتکب از تعلیق اجزای مجازات ، آزادی مشروط و سایر نهاد های ارفاقی به استثنای عفو مقام معظم رهبری مذکور در بند 11 اصل یکصد و دهم قانون اساسی بهره مند نخواهد شد و در صورتی که حکم به مجازات بیش از جداقل مجازات قانونی صادر شود دادگاه میتواند بخشی از مجازات حبس را پس از گذارندن حداقل مجازات قانونی به مدت پنج تا ده سال تعلیق کند . قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی روز چهارشنبه مورخ دوازدهم مهرماه هزار و سیصد و نود و شش مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در تاریخ 26/7/1396 به تایید شورای نگهبان رسید.

 

حق مکتسبه بین المللی در احوال شخصیه

نکاح و طلاق

نکاح

این قاعده که نکاع تابع قانون ملی زن و شوهر است ، هم در قانون ایران ودر در قانون اکثر کشور ها اجرا میگردد ومادام که زوجین هر دو تابع یک دولت باشند ، اجرای قاعده بلااشکال خواهد بود . ولی هرگاه زن و مرد تبعه یک دولت نباشند اجرای قاعده مزور تولید اشکال میکند ، زیرا در این مورد برای تعیین شرایط ماهوی نکاح و صحت بطلان آن اختلاف نظر پیدا می شود و بر حسب قاعده معلوم نیست ایا دادگاه باید قوانین کدام دولت را مناط اعتبار قرار دهد ؟ آیا باید قوانین دولت متبوع مرد را ترجیح دهد یا قوانین دولت متبوع زن و یا قوانین هر دو را ترجیح دهد

براساس ماده 963 قانون مدنی اگر زوجین تبعه یکدولت نباشند روابط شخصی و مالی بین انها تابع قوانین دولت متبوع شوهر خواهد بود .

چنانچه قبلا نیز گفته شد ، مساله تعارض متحرک قوانین تنها در دسته ارتباطی اموال و ان هم اموال منقول رخ نمیدهد بلکه در سایر مسایل از جمله احوال شخصیه به ویژه در تغییر عنصر تابعیت امکان بروز آن وجود دارد .مساله دیگری که در مورد اختلاف تابعیت زوجین مطرح می شود ، راجع به روابط زن و شوهری که تبعه یک دولت بوده اند یکی از آنها تغییر تابعیت داده  باشد یا آن که زن و مردی که هر کدام تابع دولت مخصوصی هستند ازدواج نمایند و ازدواج هم تابعیت دولت متبوع شوهر را به زن تحمیل نکرده باشد . این وضع برای زنانی که با تبعه خارجی مزاوجت می نمایند به تابعیت ایرانی خود باقی خواهد ماند ، مگر این که مطابق قانون ممکلت زوج تابعیت شوهر ، به واسطه وقوع عقد ازدواج به زوجه تحمیل شود .

باقی ماندن زوجه به تابعیت ایرانی خود در فرض مندرج درماده 978 قانون مدنی میتواند به عنوان یک حق مکتسب برای وی طبق قانون ایران محسوب گردد ، حقی که در ایران به صورت صحیح تشکیل شده و قاعدتا بر اساس قاعده مندرج در ماده 978 قانون مدنی در کشور متبوع شوهر نیز باید مترتب اثار بوده و از احترام لازم برخوردار باشد.

یگانه بازدید : 42 یکشنبه 23 شهریور 1399 نظرات (0)

آراء دیوان عدالت اداری شماره 1120 هیات عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع:ابطال بند 1 نامه شماره 209/2071 د – 18/4/1393 مدیر ک دفتر منابع انسانی وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی مبنی بر : عدم ذخیره مرخصی اعضای هیات علمی که قبل از تبدیل وضع استخدامی ، کسب کرده اند

هر چند ماده 117 قانون مدیریت خدمات کشاوری،اعضای هیات علمی را از شمول این قانون خارج دانسته ولی با توجه به این که در ماده 127 آیین نامه استخدامی اعضای هایت علمی مقرر شده در مواردی که حکم خاصی برای اجرای برخی از قوانین و مقررات عمومی دولت در این آیین نامه پیش بینی نشده باشد تا تصویب تسور العمل و مقررات جدید توسط هایت امناء مقررات عمومی دولت نافذ خواهد بود ، بنابراین چون در خصوص موضوع مورد شکایت مصوبه ای توسط هیات امناء وضع نشده است می بایست با استفاده از مقررات عمومی حکم قضیه را روشن کرد. نظر به این که به موجب دادنامه های شماره 209/2071 د – 18/4/1393 هیات عمومی دیوان عدالت اداری و تبصره ماده 3 قانون نحوه تعدیل نیروی انسانی دستگاه های دولتی مصوب سال 1366 و ماده 47 قانون استخدام کشوری ، مستخدمین دولت سالی یک ماه از مرخصی برخوردارند و ذخیره مرخصی کارکنان مازاد بر 15 روز قابل ذخیره شدن می باشد و به موجب ماده 107 قانون مدیریت خدمات کشوری وجوه مرخصی های ذخیره شده فقط در هنگام بازنشستگی قابل مطالبه است و نه هنگام تبدیل وضع استخدامی،بنا بر این نمیتوان هنگام تبدیل وضع استخدامی ،مستخدم را مجبور به بازخرید ذخیره مرخصی کرد و از ذخیره سازی مرخصی هایی که قبل از تبدیل وضع به دست آورده بوده محروم کرد چرا که قبل از تبدیل وضع به دست آورده بوده محروم کرد چرا که سلب حق نیازمند نص صریح قانون است و با عنایت به این که حکم خاصی در این خصوص در آیین نامه استخدامی اعضای غیر هایت علمی پیش بینی نشده است به موجب عمومات و مقررات فوق الاشاره عدم ذخیره مرخصی اعضای هیات علمی که قبل از تبدیل وضع استخدامی ،کسب کرده اند ، مغایر قانون و مقررات به شرح فوق الذکر است و از این رو بند 1 نامه شماره 209/2071 د – 18/4/1393 مدیر کل دفتر منابع انسانی وزارت بداشت،درمان و آموزش پزشکی مستند به بند 1 ماده 12 و ماده 88 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 ابطال میشود

منبع : 

https://dad-plus.com/%d9%88%da%a9%db%8c%d9%84-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%b4%d9%87%d8%af/

 

 

یگانه بازدید : 67 شنبه 22 شهریور 1399 نظرات (0)

کودک همسری از مصادیق کودک آزاری

 

کودک همسری با حقوق اساسی کودکان متعارض است چرا ه حق کودکی را از آنان سلب میکند و همچنین حق رشد و بفا کودک را در خطر قرار میدهد و حتی ممکن است مانع تخصیل وی گردد به همین دلیل ازدواج کودک مغایر با حقوق اساسی کودکان طبق پیمان نامه است

کودک همسری تبعات و آسیب هایی از جمله جدایی ناگهانی کودکان از دنیای کودکانه شان ، ناتوانی جسمی دختران برای مادر شدن و مشکلات زایمان زود هنگام،ناتوانی در نگهداری از زندگی و فرزند را دارد.

می توان بیوه شدن زود هنگام ، طلاق  و حتی طلاق های عاطفی زوجین پس از افزایش سن را از تبعات کودک همسری دانست

تجاوز خاموش از مصادیق کودک همسری است چرا که کودک هنوز با مسائل جنسی اشنا نیست و باید برای رضایت همسر خود به رابطه بدون آگاهی تن دهد

یکی از رفتار هایی که باعث تکمیل نقش همسری می شود نقش جنسی است و ارتباط جنسی مطلوب میتواند به پایداری ازدواج کمک کند که به طور قطع کودک نمی تواند این نقش را به درستی ایفا کند و درست اجرا نشدن آن معضلاتی چون ترس و دلهره فاصله گرفتن زن و شوهر از یک دیگر ایجاد طلاق عاطفی را در پی خواهد داشت.

 

توجه:

با فوت شدهر زن میتواند حتی در صورت باکره بودن کل مهریه را مطالبه کند.

منبع وکیل مشهد:

یگانه بازدید : 42 چهارشنبه 19 شهریور 1399 نظرات (0)

 گرفتن منزل جداگانه توسط زوجه

اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن میتواند مسکن علی حده اختیار کنده و در صورت ثوبت مظنه ی ضرر مزبور،محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذر است نفقه بر عهده ی شوهر خواهد بود.

در مورد ماده فوق مادام که محاکمه بین زوجین خاتمه نیافته محل سکنای زن به تراضی طرفین معین می شود و در صورت عدم تراضی،محکمه با جلب نظر اقربای نزدیک طرفین ، منزل زن را معین خواهد نمود و در صورتی که اقربایی نباشد خود محکمه ، محل مورد اطمینانی را معین خواهد کرد.

 

آیا مشروب خواری شوهر امکان طلاق به زن را میدهد؟

یکی از مصادیق عسر و حرج زن در زندگی زناشویی در قانون عبارت است از اعتیار شوهر به مواد مخدر یا ابتلای او به مصرف مشروبات الکلی و امتناع زوج از ترک اعتیاد یا عدم امکان الزام شوهر به ترک آن در مدنی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است (در صورتی که زوج به تعهداتش عمل نکند ویا پس از ترک دوباره به مصرف مشروبات الکلی یا مواد مخدر روی آورد،با درخواست زوجه طلاق انجام خواهد شد.)

منبع : وکیل مشهد

یگانه بازدید : 77 چهارشنبه 12 شهریور 1399 نظرات (0)

طلاق توافقی اقلیت های دینی

همه زن و شوهران ایرانی با هر مذهب و دینی که باشند برای طلاق نیازمند رای دادگاه می باشند حتی اگر این طلاق، توافقی باشد فرقی نمی کند که زوجین مسلمان شیعه، سنی و یا مسیحی (ارمنی)، یهودی، زرتشتی، آشوری و … باشند. دادگاه های خانواده ایران، صالح به رسیدگی پرونده های طلاق توافقی اقلیت های دینی زوجین ایرانی می باشند اما بر طبق قانون اقلیت های دینی به رسمیت شناخته شده در احوال شخصیه، تابع دین و مذهب خود می باشند و دادگاه ها نیز مکلفند در پرونده های خانواده به ویژه طلاق از مقررات خاص ایشان تبعیت کنند ولی این گونه نیست که آن ها بی نیاز از رای دادگاه باشند.

اگر در این زمینه شما نیاز به وکیل پایه یک دارید میتوانید با مشاوران ما در تماس باشیدو همچنین میتوانید برای دریافت مشاوره حضوری رایگانبا شماره تماس های موسسه حقوقی دادپلاستماس گرفته و برای تعیین وقت مشاوره با کارشناسان ما هماهنگ کنید.

موسسه حقوقی دادپلاس با در اختیار داشتن وکلا بسیار با تجربه در تمامی زمینه ها میتواند کمک بسازایی در روند پیروزی بخش پرونده شما داشته باشد

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد وکالتمیتوانید به صفحه مربوطه مراجعه نمایید

 

یگانه بازدید : 43 یکشنبه 19 مرداد 1399 نظرات (0)

 اعاده حیثیت

اعاده حیثیت چیست و چگونه انجام می شود

اعاده به معنای بازگرداندن می باشد و اصطلاح اعاده حیثیت ، یعنی بازگرداندن وضع و حالت افراد از جهت پایین آمدن حیثیت و موقعیت اجتماعی آن ها در جامعه که به واسطه مطرح کردن شکایت واهی و خلاف حقیقت نسبت به آن ها اتفاق افتاده است به حالت سابق خود می باشد.

به عبارت دیگر با این کار تلاش میشود که آب رفته را به جوی بازگرداند زیرا علاوه بر این که جان و اموال مردم مورد حمایت قانونگذار قرار گرفته است حیثیت و ابرو آنها هم در نظر قانونگذار محترم و مورد حمایت می باشد پس تعرض به آن موجب برخورد قانونی می باشد ؛ بنابراین فردی که در اصر تهمت دروغین و ادعای خلاف واقع دیگری برویش از دست برود،تلاش میکند تا در افکار عمومی یا در جمع خاصی این آبرو مجددا احیا شود و یا اثبات بی گناهی خود ، موقعیت اجتماعی خود را تا حد امکان به حالت قبل برگرداند.

پس اعاده حیثیت بیشنر ناظر بر بازگرداندن اعتبار معنوی اشخاص می باشد که از طریق اقدام به تعقیب کیفری شخص مفتری (شخصی است که با مطرح نمودن شکایت غیر واقعی باعث هتک حیثیت و از بین رفتن آبروی دیگری شده است ) حاصل می شود.

به طور مثال فردی همسایه اش را متهم به سرقت از منزلش میکند ، اما بعد از رسیدگی قضایی روشن می شود که همسایه بی گناه است و سارق شخص دیگری است ؛ بنابراین همسایه بعد از اثبات بی گناهی خود میتواند مطابق ماده 697 از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی تحت عنوانمفتری شخص شاکی را تعقیب کند.معمولا در این خصوص شخص با طرح شکایت افترا در دادسرا تقاضای تحقیق تعقیب و محکومیت مفتری را می نماید

متعاقب آن مفتری احضار شده و چنانچه دفاعی داشته باشد بینا مینماید ، و در نهایت در صورتی که شاکی شکایت افتار (زیان دیده ) بتواند سوء یت مفتری در طرح شکایترا اثبات نماید ف قرار مجرمیت و متعاقب آن کیفر خواست صادر می شود و پرونده برای رسیدگی به اتهام به دادگاه جزائی ارسال می شود غ بنابراین با اثبات سوء نیست شاکی و احراز این امر که وی قصد ضرر رساندن به دیگری را داشته است ، جرم افتار محقق و مفتری به مجازات آن که یک ماه تا یک سال حبس و تا 74 ضربه شلاق یا یکی از آنها حسب مورد می باشد ، محکوم خواهد شد.

 بهترین وکیل در مشهد

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 28
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 93
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 131
  • بازدید ماه : 232
  • بازدید سال : 960
  • بازدید کلی : 4,660